ول کن نیستیم!

کارزار علیە اعدام

میکشید
چنین ددمنشانە؛
کە پیشگیری کنید از جرم و جنایت؟
مسخره نیست!؟
خود، چون حرفەئی ترین جنایتکار،
با قتل عمد نقشە مند
برا ی منع قتل عمد؟!
و میکشید سربازانی را هم کە سرمیپیچند از کشتار همگنان!؟
و دلدادگانی را کە جرمشان زندگی بخشی است؟!
مسخرەی تلخی است !!
روکشی نخ نما کە فاش مینماید: شما میکشید؛ نە برای تنبیە،
کە برای ترساندن و ترور،
تا حکومت کنید!
وگرنە تنبیه کدام قاتلان؟!
انگار نشانی حرفەیی ترین قاتلان را نمیدانید؟ا
صفوف تفنگدارانتان!
آری؛ در ماشین جنگی عظیمتان!
در ارتشهاتان؛
سپاهها و در
پنتاگون تان!
که سیستماتیک میکشند بیگناهان مارا
درمیدانهای زندگی و کار
و مینامندش میدان جنگ
شما، ترسانندگان حرفەئی؛ شما تروریستهای روزمرە!
میکشید تا
پیشگیری کنید از سقوطتان؛
برای پیشگیری از شورش؛ از انقلاب ماست کە میکشید!!

شوخی تلخ مسخرە ایست:
وقتیکە، تبهکاران حرفەیی را درلگام خدمت دارید؛
و ماشین کشتارتان همواره غران است
و شما نعرەی اخلاق و عدالت سردادەاید؛
آری؛ شوخی مسخرەایست، این!

میتوانید بکشید
تا درقدرت جهنمیتان هستید
اما فریبمان نمیتوانید داد،
حاڵ آنکە
کشتارگران، گماردگان درگاهند
وخود شەهنشاه کشتارگرانید!
درهم شکسته باد ماشین کشتارتان
وماشین حکمرانیتان؛
هم در میدان رزم
و نیز در آوردگاه نان و آزادی
تا دیگر نکشید
تا دیگر حکومت نکنید
تادیگر نەتروری باشدو نە ترسی!
به کنار از سر راه نان و آزادی
تا سرآید روزگار کشتار
و روزگار ترس و
روزگار نکبت شما!

کارزار یک دقیقه علیه اعدام- مصلح ریبوارارسال ویدئو از طریق تلگرام@ICAE_Tamas@hormozrahaای میل آدرس:i.c.a.e.i.r@gmail.comشماره تلفن: حسن صالحی- 0046703171102هرمز رها: 0046737896505

Publicerat av ‎کارزار یک دقیقه علیه اعدام-One minute against death penalty‎ Lördag 17 november 2018

ڕفیق مارکس!

ترجمەی فارسی یک شعر کردی بە یاد مارکس کە در صدمین سالیاد مرگش، مارس ١٩٨٣، سرودەام:

رفیق!

فرزانە؛

سترگ؛

رهبر؛

رفیق مارکس

صد بهار است کە تنهامان گذاشتەئی!

صد بهار است؛

صد بهار پر از افت و خیز و مبارزە؛

کە سیمای دلیرانەات، ای پیر فرهیختە؛

درخشانترین و روشنترین ستارەمان است

رو بە افق روشن درخشان سوسیالیسم

رو بە آرمان

و مدتهاست؛

کە پرچم عزیز اندیشەهات

بر شانەها، بر بازوان؛

و در دستان توانای پرولتاریای جهانیست؛

در دستان اندیشەورز پهلوان اندیشە و باور،

رفیق پیشرو جنگاور،

رفیق لنین!

گرچە

مدتی هم هست

کە گرد  زرد یک خمودي دیرین

نشستەست،

بر آن پرچم سرخ تو و لنین!

 

اما اکنون

کە باز

دریای انسانی جهانی

چنانچون خاک شوریدەی فروردین

شوریدەست،

ما هم در هجمەی شورشهای کارگری

گرد زرد خمودگیهای دیرین را

از پرچمت زدودەایم

و سالهای سال پس از تو

و پس از لنین

پرچم سرخ باورهای عزیزتان را

بە اهتزاز آوردەایم؛

و بهار سال را

با ارغوانهای

پرچمهای سرخ فام خود

آذین بندی نمودەایم؛

رفیق فرزانە،

ما، همانا، رفقای مانیفست کمونیستیم

آری؛

همان رفقای مانیفست کمونیست!

 

ما باهمیم

تکست برای ترانەسرود

بەخاطر خیزش کارگري دیماە؛ ژانویەی٢٠١٨، در ایران؛

تنظیم شدە روی آهنگ فرانسوی ON LACHE RIEN (وا نمیدیم)

ما باهمیم؛ باهم هستیم؛

آرە؛ مردم، باهم هستیم!

نە؛ نترسیم! باهم هستیم!

ببین؛ ما، پس نمیزنیم!

بیا با ما؛ تو هم بیا

آرە؛ مائیم؛ با هم هستیم!

نە گراني؛ نە رووحاني

نە کهریزک؛ نە أوین، نە؛ رجائی شهر!

نە اعدام، نە؛ چوبەهای دار(چوب ای دار)!

نە حجاب؛ نە، اسیدپاش و؛ نە اوباش و موتورسوار!

نە سنگسار؛ نە شلاق سرمایەدار!

*

ما با همیم؛ با هم هستیم؛

آرە؛ مردم، باهم هستیم!

باهمیم، پس- نمیزنیم؛

نە؛ نە؛ ما، پس نمیزنیم!

اصلاح طلب؟! اصولگرا؟! نە؛ نە؛ تموومە ماجرا!

اسلامشو پلە کردە؛ مارو، همە، ذلە کردە!

نە؛ نمیخوایم! نمیخوایم ما!

سرتاپاشو؛ نمیخوایم ما!

جمهوریشو؛اسلامیشو؛

نمیخوایم ما؛ سرتاپاشو!

*

وقتی میبینن باهمیم؛

باهمیم پس-نمیزنیم،

اونوقت حالیشون میشە، ما؛ چە قدرتی بزرگ هستیم!

ما باهمیم؛ باهم هستیم

وانمیدیم؛ پس نمیزنیم

همسرنوشت؛ بگو: نە؛ نە!

دیگە تموومە ماجرا!

نە؛ نە؛ بەدست-مزد کم و

نە خط فقر؛ نە بانک دزد؛ نە باندهای دزد بالا

بیا همسرنوشت؛ بیا!

نە گراني؛ نە رووحاني!

نە روسري؛ نە توسري!

نە کهریزک؛ نە سنگسار

نە حجاب و؛ نە شلاق سرمایەدار!

نە گورخواب و، نە کارتن خواب؛ نە هرگز کودکان کار!

*

ما باهمیم؛ باهم هستیم؛

آرە؛ بیا؛ باهم هستیم!

بیا با ما؛

همسرنوشت، بیا با ما!

نە شا میخوایم؛ و نە رهبر!

نە بد میخوایم؛ و نە بدتر!

نە، نمیخوایم سرتاپاشو!

جمهوریشو؛ اسلامیشو؛

این شلاق سرمایە رو، بر پشت ما؛

ما کارگرا، نە نمیخوایم!

نمیخوایم ما!

بیا، همسرنوشت، بیا!

ما باهمیم؛ وا نمیدیم

وقتی ببینن پس نیمزنیم

اونوقت حالیشون میشەکە، چە قدرتی بزرگ هستیم!

بیا همسرنوشت، بیا!

وانمیدیم؛ پس نمیزنیم؛

آخە، همەباهم هستیم!

آرە؛ مردم باهم هستیم!

تو هم بیا؛ آی بسیجي!

هنوز دیر نیس؛ تو هم بیا!

کە نمیخوای مزدور باشی!؟

پس نشو مزدور و بیا!

بیا با ما؛ هنوز دیر نیس!

هی، بسیجي، بیا باما؛

با ما بیا!

ببین ما پس نمیزنیم

باهم هستیم؛

نمیترسیم؛ آخە، همە باهم هستیم…

نظام اسید پاش

نظام تیزاب
نظام اسید پاش
اسید پاشی سریال
نظام اسیدي
اندیشەهای تباە اسیدي

قوانین قراضەی اسیدي
از قبرستان مجلس پوسیدگان اسیدي

*** 

در کشوری کە زن بودن جرمیست سنگین؛
و فقر سنگینترین جرم؛
از زن بودن و فقر باهم، دیگر مپرس!
***
اسیدپاشي زنجیرەئي
قتلهای زنجیرئي
اعدامهای زنجیرەئي
این چە رعب و چە وحشتیست
کە بیتابتان کردە؟؟
بیخوابتان کردە؟؟

***

حجاب سنجاق کردید، برسرمان 
کاندوم و قرص را ممنوع؛
بە اتاق خوابهامان یورش آوردید
چکمەهای قانونتان بپا؛
سوار بر موتورهایتان
سرنگ اسید در دست
خیابانهامان را
وچهرەهامان را
بە امر بە معروف اسیدي
آغشتە کردید…
از چە میترسید، راستي؟؟
از زیبائی ما؟
از عشق ما و از آزادی ما؟
از فولاد آبدیدەی پژواک جهانی صدامان؟
از طلای تیزاب ناپذیر انقلاب زنانەمان؟
از هیلا*ی جورکش کە جورستیز شدست، امروز؟
حق دارید بترسید
چراکە ما، چیزی برای باختن نداریم
در پیکار بەزیر کشیدنتان!

***

هم اینک
بەپهنای جهان
بە مصاف آمدەایم
و پس خواهیم گرفت
همەی عشق را، خندە را، موسیقي را
همە زیبائي را
همە شادی همە آزادي را
رهائي را
رهائي از فقر و از تیزاب و از تحقیر؛
رهائی از زشتي و تباهي و فقر، کە شمائید؛
رهائي از جرم زن بودن!

پس خواهیم گرفت
همەی بهشت خیالیتان را
در همین زمین و بە پهنای جهان؛
بر لاشەی تباهیتان
و تماشایيست
آنگاە کە زن بودن را
بە جشن و چراغانی مینشینیم.

* توضیح: هیلا؛ سهیلا جورکش، یکی از صدمەدیدگان.